موسسه تحصیلات عالی بامیکا
چکیده: (32 مشاهده)
مطالب مورد بحث در این مقاله شامل دو نکته میشود: نخست، اتخاذ تدابیر رهایی مظنون و متهم است که رهایی با تعهد شفاهی، گرفتن ضمانت احضار (تضمین ازسوی یک فرد)، و تضمین مالی امکانپذیر است. قرارهایی که در حمایت از آزادی مظنون و متهم اجرایی میشوند، در اولویت هر دو نظام کانادا و افغانستان قرار گرفتهاند. نکته دوم، شامل تدبیر سختگیرانهتر بوده که عبارت از توقیف مظنون و متهم است. این تدبیر در حمایت از منافع جامعه پذیرفته شده است. با این تفاوت که در حقوق کانادا مأمور صلح، در زمینه قرارهای تأمین کیفری از جمله صدور قرار احضار، احضارنامه و تعهد صلاحیت دارد؛ ولی در خصوص قرارهای نظارت قضایی ازجمله رعایت شرایط دستور آزادی یا بازداشت موقت متهم، قاضی صلح یا قاضی، صالح بوده و متهم و سارنوال حق اعتراض، موافقت در اعمال برخی از تصامیم یا عدمموافقت در پارهای از تصامیم محکمه را دارند. سارنوالی در کشورهایی مانند افغانستان و ایران صلاحیت بازداشت موقت را دارند؛ ولی در کانادا چنین صلاحیتی به سارنوال داده نشده است. روش تحقیق در این مقاله مراجعه به قوانین کشورهای مورد بررسی و کتابهای مرتبط دیگر است؛ یعنی از روش تحلیلی ـ توصیفی (کتابخانهای) استفاده شده است. اینکه قرارهای تأمین کیفری و نظارت قضایی در حقوق کانادا و افغانستان چگونه تبیین شدهاند، پرسش اصلی این مقاله است. در پاسخ میتوان گفت: به نظر میرسد این قرارها در هردو نظام از حالت آسانگیرانه و به نفع مظنون و متهم آغاز شده و بهسوی تدابیر سختگیرانه و به نفع جامعه به پیش رفتهاند؛ یعنی اولویت در حفظ آزادی مظنون و متهم دارند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي