پوهنیار، ماستر حقوق جزا و جرم شناسی، متخصص حقوق و اقتصاد، مدرس پوهنځی اقتصاد پوهنتون خاتمالنبیین(ص) & محقق در انجمن حقوق و اقتصاد افغانستان
چکیده: (30 مشاهده)
امروزه الزام به اولویت در مراجعه به کارشیوههای غیرقضایی حلوفصل اختلافات تجارتی، به یک اصل از اصول حقوق تجارت مدرن اعم از ملی و فراملی تبدیل شده است. این اولویت بهدلیل ماهیت و اهمیت روابط و قواعد تجارتی است. امور تجارتی اساساً مبتنی و متکی بر کسب سود بیشتر و جلوگیری از ضرر است. از نظر تاریخی و ارزشهای اجتماعی، انواعی از مکانیسمهای بدیل حل منازعات تجارتی در کشورها وجود دارد. اما به نظر میرسد، چهار روش بدیل مذاکره، مصالحه، میانجیگری و حکمیت از جایگاه و پایگاه معتبری در نظامهای اجتماعی و حقوقی افغانستان و جهان برخوردار باشند. ازاینرو پذیرش اجتماعی، مشروعیت حقوقی و منفعت اقتصادی توجیهاتی است که برای این اولویتدهی میتوان برشمرد.
این مقاله در پی تبیین و تحلیل این شیوههای رسیدگی خارج از سیستم قضا در حل اختلافات تجارتی در کشور به روش توصیفی- تحلیلی است. نتیجه نگرش حقوقی و اقتصادی در رسیدگی به اختلافات ناشی تعاملات تجارتی، ایجا اولویت داشتن این کارشیوهها بر رسیدگی قضایی را مینماید. ازاینرو، توافقات و توجیهات تجارتی در بهکارگیری کارشیوههای غیرقضایی، افزونبر تمرکززدایی قضایی، باعث کاهش هزینههای مالی و زمانی و افزایش رونق و اعتماد تجارتی برای طرفین قضیه و نظام تجارتی خواهد شد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي