کدرعلمی دیپارتمنت حقوق، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه خاتم النبیین (ص) شعبه غزنی
چکیده: (22 مشاهده)
باوجود دگرگونیهای معرفتی و چرخشهای فلسفی در تمدن غرب، آموزه «قانون طبیعی» همچنان یکی از بنیانهای نظری مؤثر در اخلاق، حقوق و اندیشه سیاسی باقی مانده و امروزه نیز در تبیین حقوق بشر و شهروندی نقشآفرین است. این مقاله با هدف بررسی امکان همارزی مفهومی میان «قانون طبیعی» در سنت غربی و «مستقلات عقلی» در اندیشه اسلامی شکل گرفته است. ضرورت این بررسی ازآنجا ناشی میشود که برخی متفکران اسلامی، مستقلات عقلیه را ناظر بر حسن و قبح ذاتی دانسته و آن را واجد ظرفیتهایی مشابه با حقوق طبیعی قلمداد کردهاند. روش تحقیق در این مطالعه، تحلیلی - مقایسهای است و با تمرکز بر منابع فلسفی و فقهی اسلامی، به واکاوی مفاهیم و ارزیابی تطبیقی آنها پرداخته میشود. یافتههای پژوهش نشان میدهد اگرچه شباهتهایی در مبانی عقلانی و غایتمندی میان این دو آموزه وجود دارد، تفاوتهای بنیادین در نحوه تبیین، جایگاه معرفتشناختی و نقش عقل در هر سنت، مانع از انطباق کامل آنهاست.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي